در تمامی جهان چیزهای بسیاری کمی هستند که به اندازه ورزش محبوب و پرطرفدار باشند.
با توجه به گزارشی که از طرف فدراسیون جهانی فوتبال منتشر شده است، در سال ۲۰۱۱ حدود ۴۹ میلیون نفر در مسابقات فوتبال شرکت داشته اند.
در حالی که ۱۱۰ میلیون نفر این رویدادها را در برنامه superbowl دنبال کرده اند.
با توجه به این اعداد و ارقام معلوم است که ورزش توجه مردم را بیشتر از هر رویدادی جلب می کند.
بازاریاب ها با درک محبوبیت ورزش از آن به عنوان یک مرکز برای کمپین های بازاریابی استفاده می کنند.
همزمان با رشد اندازه و محبوبیت ورزش، بازاریابی آن هم رو به افزایش است.
به نقل از cnbc تنها در ۱۰ سال گذشته ۲۴۰ میلیون دلار صرف تبلیغات برنامه superbowl شده است.تا زمانی که ورزش ابزاری جذاب برای سرگرمی مردم باشد، همچنین ابزاری است برای ارسال پیام تبلیغاتی.
*بازاریابی ورزشی چیست؟
بازاریابی ورزشی با استفاده از هر نوع ورزش، سعی در فروش یک محصول یا معرفی خدمات دارد.
این نوع بازاریابی بیشتر بر محتوای ورزشی تکیه دارد و به ورزش حرفه ای محدود نمی شود، بلکه در لیگ های کوچک محلی و مسابقات دانشگاهی هم دیده می شود.
از آنجایی که امروزه می توان ورزش را در دستگاه های دیجیتالی مختلفی مشاهده کرد، در نتیجه بازاریابی ورزشی هم انواع مختلفی خواهد داشت.
تیم های ورزشی فضاهای خالی داخل ورزشگاه را به بازاریابان می فروشند و بازیکنان با نمایش محصول و استفاده از شهرت خود، آن محصول را معرفی می کنند.
مزیت بزرگی که بازاریابی ورزشی دارد این است که به بازاریابان اجازه می دهد از محبوبیت تیم های ورزشی و بازیکنان آنها استفاده کنند.
به طور مثال اگر یک طرفدار تیم بیس بال از دوران کودکی تیمی خاص را دوست داشته باشد، هر بازاریاب که خود را با آن گروه مرتبط می کند اعتبار فوری را در ذهن طرفداران به دست می آورد.
تنها معضل این سبک از تبلیغات، طیف وسیع مخاطبان ورزش است. فردی که ساعتها به تماشای فوتبال می نشیند، با دیدن دهها تبلیغ خسته شده و قطعا پس از مدتی به آنها توجهی نخواهد کرد.
*چه کسانی بازاریابان ورزشی را استخدام می کنند؟
خرید یک فضای کوچک در رختکن یک تیم ورزشی یا یک تایم کوتاه برای تبلیغات میان دو نیمه فوتبال قطعا استراتژی حرفهای و پرهزینه ای نیست.
تنها شرکتهای بزرگ و پردرآمد می توانند با پرداخت هزینه های گزاف، بهترین فضاهای ورزشگاه را به خود اختصاص دهند.
در ادامه، بسیاری از ورزشها تنها با مخاطبین مرد سروکار دارند در حالی که ورزش هایی مثل رقص و اسکیت روی یخ، بیشتر زنان را شامل می شوند.
یک استراتژی دیگر بازاریابها، بررسی محبوبیت ورزش و رده سنی مخاطبین آن ورزش است.
مثلا ورزش ufc دارای مخاطبانی با رده سنی ۲۰ سال است در حالی که گلف مخاطبینی حدود ۳۰ تا ۴۰ ساله دارد.
بیشتر بخونید: تبلیغات ورزشی چیست؟
*چگونه طرح اصلی پیاده سازی می شود؟
استفاده از ورزش برای فروش محصول دارای ریسکهای زیادی است در حالی که اگر درست انجام شود تا سالها در ذهن مخاطب ماندگار می شود و سود قابل توجه ای خواهد داشت.
شروع کار با برآورد بودجه و هزینه ها شروع می شود. در طول یک فصل ورزشی ممکن است بسیاری از هزینه ها تغییر کنند پس لازمه کار برنامه ریزی دقیق برای مدت زمانی مشخص است.
قدم بعدی آشنایی با تیم مورد نظر است، استفاده از شعارها و رنگهای مخصوص تیم برای جلب توجه طرفداران امری ضروری است.
در نهایت با اجراهای اولیه، نقصها مشخص شده و باید نسبت به اصلاح آنها اقدام شود.
*وظایف بازایابان ورزشی
۱-مدیرنام تجاری
وظیفه ی نظارت بر تمامی بازاریابی ها و تبلیغات نام تجاری خاص است.برند هایی مانند nike,addidas بخش بزرگی از بودجه خود را به این قسمت اختصاص می دهند.
۲-نمایندگان ورزشکاران
مدافع حق و حقوق ورزشکاران هستند که با افزایش توان و پتانسیل ورزشکار به ایجاد ارتباط بهتر میان شرکتها و ورزشکاران کمک می کنند.
۳-مدیر بازاریابی
شرکتهایی که به شکل جدی و با صرف هزینه هایی بالا، در این زمینه فعالیت می کنند، از یک مدیر کاربلد در این زمینه استفاده کرده تا تمامی هماهنگی ها و برنامه ریزی ها را به عهده بگیرد.
جمعبندی بازاریابی ورزشی
بازاریابی ورزشی بخشی وسیع از این حرفه است که با بهره گیری از پتانسیل بالای ورزش در جهان به شرکتها کمک می کند تا فروش خود را افزایش دهند.
استفاده درست و به موقع از منابع و سرمایه گذاری روی بازیکنان مطرح، قطعا به شما در این مسیر کمک شایانی خواهد کرد.
آشنایی با سه مفهومی که در ادامهی این مقاله به آن خواهیم پرداخت کمک میکند تا تعریف کاربردی و روشنی از بازاریابی ورزشی داشته باشیم.
ابعاد بازاریابی ورزشی
حال که به تعریف بازاریابی ورزشی پرداختیم، خوب است دوباره به دو بعد بازاریابی ورزشی برگردیم.
همان طور که گفتیم در حالت اول خدمات و محصولات ورزشی را به صورت مستقیم به مشتری عرضه میکنند، در حالت دوم، برای محصولات و خدمات غیر ورزشی، از طریق ورزش، بازاریابی انجام میدهند.
به عبارت دیگر بازاریابی ورزشی یعنی بازاریابی محصولات ورزشی و همچنین بازاریابی از طریق ورزش.
برای مثال، بازاریابی برای تجهیزات ورزشی، مسابقات حرفهای، رویدادهای ورزشی و باشگاههای محلی، بخشی از بازاریابی محصولات و خدمات ورزشی هستند.
تبلیغ تیمهای ورزشی، تبلیغ قهرمانان ورزش، فروش بلیت مسابقات و توزیع لباسهای ورزشی مثالهای سادهی دیگری از بازاریابی ورزشی هستند.
به عکس، بازاریابی از طریق ورزش به معنای فروش محصولات غیرورزشی از طریق ورزش و رویدادهای مربوط به آن است.
تبلیغ غلات صبحانه توسط یک قهرمان ورزش، پشتیبانی یک رویداد ورزشی توسط یک سازمان و یا توزیع خوراکیهای تولیدی یک برند خاص در مسابقات ورزشی مثالهایی از بازاریابی ورزشی برای محصولات غیر ورزشی هستند.
فلسفه، اصول، فرایند و ابزار بازاریابی ورزشی
بازاریابی ورزشی مفهومی دارای سلسهمراتب است، دانستن این موضوع به درک بهتر مفهوم این نوع بازاریابی کمک میکند.
بنابراین بازاریابی ورزشی شامل سطوحی است. در سطح پایه، فلسفه و باورهای مربوط به مفهوم بازاریابی ورزشی جای دارد.
دانستن فلسفه بازاریابی فقط مختص مدیران بازاریابی و بخشهای بازاریابی سازمانهای ورزشی نیست. در فلسفهی بازاریابی، خواستهها و نیازهای مشتری، قلب هر تصمیم را میسازد.
البته باید این نکته را اضافه کنیم که نیازهای مشتری باید مکمل اهداف سازمان باشند.
در دنیای تجارت، هدف اصلی، کسب سود بیشتر است اما در سازمانهای ورزشی معمولا هدف برنده شدن و یا ایجاد علاقه به ورزش یا آن واحد ورزشی است.
فلسفهی بازاریابی ایجاد وضعیت برد-برد برای سازمان و مشتریان سازمان است، اما شکی نیست که اگر نیازهای مشتریان برطرف نشود، هیچ بردی در کار نخواهد بود.
در سطح دوم، بازاریابی ورزشی را به عنوان یک پروسه و فرایند در نظر میگیرند، چرا که شامل مجموعهای از فعالیتها و مراحل است.
به عنوان مثال، بازاریابی ورزشی شامل مراحل تحقیق، تجزیه و تحلیل، برنامهریزی، توسعه، پیادهسازی و ارزیابی است.
در سطح سوم، میتوان بازاریابی ورزشی را مجموعهای از اصول دانست، زیرا شامل ایدهها و مفاهیم متعدد است و برای کسانی که با بازاریابی ورزشی سروکار دارند به عنوان یک راهنما ویژه عمل میکند.
در آخر و در عملیاتیترین سطح، اصول بازاریابی ورزشی میتوانند با کمک ابزارهای خاص اجرا شوند. ابزارهای تحلیلی و فعالیتهای خاص که روزانه انجام میشوند جزو این ابزارها به حساب میآیند.
انواع مصرفکنندگان ورزشی
روشهای معتبر و متعددی برای تعریف مصرفکنندگان ورزشی وجود دارد که بیشتر آنها برمبنای شناسایی انواع محصولات ورزشی یا خدمات ورزشی است.
با این حال، پیش از هر چیز باید مشخص کنیم که بین مصرفکنندهی ورزشی و ذینفعانِ ورزش تفاوت وجود دارد.
مصرفکننده، فرد یا گروهی است که با پرداخت مستقیم هزینه (مانند پرداخت پول نقد برای خرید بلیت مسابقهی ورزشی) یا پرداخت غیرمستقیم (مانند خرید تلویزیونی که در آن ورزش نوعی سرگرمی است) از یک محصول یا خدمت ورزشی یا محصولی مرتبط با ورزش استفاده میکند.
ذینفعان افراد یا گروههایی هستند که از محصول یا خدمات ورزشی خاصی سود میبرند یا برنامهی کاری خاصی در رابطه با آن محصول دارند.
به عنوان مثال دولتها یا شرکتهای حامی مالی امور ورزشی، ذینفع به حساب میآیند اما مصرفکننده نیستند. مصرفکنندههای ورزشی، کاربران نهایی هستند که به چهار دسته تقسیم میشوند.
مصرفکنندگان کالاهای ورزشی
دستهی اول مصرفکنندگان کالاهای ورزشی هستند که مصرفکننده و خریدار محصولات ورزشی از قبیل ابزارها ورزشی، کتابها و مجلههای ورزشی، لباسهای ورزشی، مکملهای غذایی و بدنسازی، بازیها و … هستند.
خریدار کالای ورزشی کسی است که یک کالای واقعی و غیرمجازی ورزشی یا محصولی مرتبط با ورزش میخرد. ارتباط کالای خریداری شده با ورزش میتواند مستقیم باشد (مثل خرید راکت تنیس) یا غیرمستقیم (مثل یک بازی کامپیوتری).
مصرفکنندگان خدمات ورزشی
دستهی دوم را مصرفکنندگان خدمات ورزشی تشکیل میدهند که از خدمات مربوط به ورزش استفاده میکنند اما مستقیم در خود فعالیت ورزشی مشارکت ندارند.
آموزش، شرطبندی، مربیگری تخصصی، خدمات پزشکی و خدمات سلامتی و رفاهی، مثل خدماتی که در استخر، ورزشگاهها و مراکز تفریحی ارائه میشوند، از این دست به حساب میآیند.
شرکتکنندگان و داوطلبان حضور در فعالیتهای ورزشی
دستهی سوم مشتریان، شرکتکنندگان و داوطلبان حضور در فعالیتهای ورزشی هستند. این دسته به عنوان شرکتکننده یا در نقش سازماندهنده و پشتیبان، بدون دریافت حقوق و به طور فعال در ورزش مشارکت دارند.
همهی افرادی که در فعالیتهای ورزشی مدرسه، مراکز تفریحی و باشگاههای ورزشی سازمانیافته شرکت دارند در این گروه قرار میگیرند.
تماشاگران، حامیان و طرفداران ورزشی
دستهی چهارم، تماشاگران، حامیان و طرفداران ورزشی هستند. این گروه به فعالیتهای ورزشی علاقمند هستند اما الزاما ورزشکار حرفهای نیستند.
فعالیتهای حامیان ورزشی، تماشاچیان و طرفداران شامل حضور در مسابقات ورزشی زنده یا تماشای برنامههای ورزشی در تلویزیون، اینترنت یا از روی دیویدی است.
این گروه از مصرفکنندگان ورزش بسیار پیچیده هستند به این دلیل که نحوهی استفادهی آنها از محصولات و خدمات ورزشی با سایر مصرفکنندگان تفاوت دارد.
برای مثال، طرفداران ممکن است در اتاقهای چت آنلاین ورزشی یا بازیهای رایانهای لیگ حضور داشته باشند.
در برخی موارد، طرفداران، بهویژه طرفداران وفادار، ممکن است به طرفداران «متعصب» تبدیل شوند، این اتفاق زمانی رخ میدهد که رفتار این گروه از محدودهی انتظارات اجتماعی عادی و طبیعی خارج شود.
البته، اکثر شرکتکنندگان و داوطلبان ورزشی، طرفداران ورزش نیز به حساب میآیند و از انواع کالاها و خدمات ورزشی استفاده می کنند.
به همین دلیل معتقدیم انگیزهی مصرفکنندگان ورزشی پیچیده است. با این حساب به نظر میرسد دستهبندی نوع مصرف و کاربرد ورزش، از دستهبندی نوع مصرفکنندگان ورزشی آسانتر باشد.
علاوه بر این، با توجه به انواع استفاده از ورزش، مشخص است انگیزههای حامیان، تماشاچیان و طرفداران ورزشی نسبت به سایر موارد از همه پیچیدهتر است و باید بیشتر مورد بررسی قرار گیرد.