به گزارش سایت ورزش بانوان و به نقل از خبرگزاری فارس؛ سارا عبدالملکی راگبیبازی ملیپوشی که زمستان گذشته دچار حادثه رانندگی شد و این تصادف موجب شکستگی بسیاری از استخوانهای وی شد و در پی آن، دستها، مهرههای کمر و جمجمه و دندههای او شکسته و ریههایش آسیب میبیند و البته دردناکترین قسمت این ماجرا آنجایی است که نخاع او به شدت آسیب میبیند تا جایی که این ضایعه نخاعی امروز این قهرمان که سابقه حضور در ۱۷ رشته میشود ویلچرنشین شده است.
عبدالملکی ابتدا در بیمارستان آسیا بستری میشود و هزینههای بالای درمان او موجب واکنش چهرههای سرشناس فرهنگی و ورزشی شد. تا جایی که افرادی مانند علی دایی، حسن هاشمی، وزیر بهداشت، رضا صادقی و رامبد جوان در برنامه خندوانه از حامیان جمعآوری کمکهزینه درمانی وی شدند و از این طریق کمکهایی نیز به وی انجام شد. هرچند که خیلیها نیز در همان روزهای نخست فقط به گرفتن عکس یادگاری با وی و دادن چند قول واهی اکتفا میکنند.
۲۰ مرداد تولد سارا عبدالملکی بود و این بهترین فرصت بود تا با حضور در بخش کاردرمانی بیمارستان نورافشار از وی عیادتی به عمل آورده و از آخرین وضعیت این ورزشکار مطلع شویم هرچند که عیسی براری، نماینده تامالاختیار پوشاک لینینگ، اسپانسر کاروان ایران در المپیک ۲۰۱۶ ریو نیز در این حضور، پک کامل لباس ورزشکاران در المپیک ریو را به وی اهدا ککرد.
عبدالملکی یکی از هدفگذاریهایش حضور در المپیک ادوار بعدی بود که در هر صورت این فرصت برای وی با آن اتفاق تلخی که برای او رخ داد از دست رفته است، اما انگیزههای این ورزشکار برای بازگشت به زندگی روزمره و عادی به اندازهای زیاد است که چه بسا این آرزوی او نیز روزی روزگاری محقق شود.
این ورزشکار اگرچه به المپیک نرفت اما لباسهای اهدایی ورزشکاران به المپیک به اندازهای او را خوشحال کرد که به خوبی میشد حس بازگشت دوباره به زندگی و از همه مهمتر حس بازگشت به دنیای قهرمانی را در چشمان معصومش دید.
عبدالملکی که افتتاحیه المپیک ریو را از تلویزیون تماشا کرده بود از احساسش از لحظه ورود زهرا نعمتی به عنوان پرچمدار کاروان ایران در ورزشگاه میگوید: قدرت زنان ایرانی در جهان را با حضور نعمتی باور کردم و واقعا از این حضور خوشحال شدم. نعمتی از آن سوی دنیا انگیزه مضاعفی به من بخشید.
در این بین اما گلایههای ناتمام عبدالملکی و مادرش از وعدههایی که عملی نشد، از هزینههای سرسامآور درمانی و … فضا را برای دقایقی تغییر داده تا جایی که برای لحظهای تصور گرفتاری در چنین وضعیتی به شدت هر انسانی را میرنجاند.
مادر این ورزشکار هزینههای ماهیانه درمانی او را حدود ۱۲ میلیون در ماه عنوان میکند و از بی معرفتی و بی توجهی مسئولان ورزشی کشور یاد میکند. آنهایی که در همان روزهای نخست تصادف سارا برای اینکه دوباره به جلد روزنامهها برگردند به بیمارستان رفته و با وی عکس یادگاری میگیرند و قولهایی هم میدهند اما امروز مبلغ هنگفت درمان مانده است و قولهایی که هیچگاه عملی نشدهاند. در حال حاضر شاید ماهیانه حدود یک میلیون تومان از این هزینهها پرداخت میشود و مابقی را باید خودمان تأمین کنیم. در حال حاضر پدر و برادر سارا سخت کار میکنند تا بتوانیم این هزینهها را تأمین کنیم و اگر هم مجبور نبودم که در بیمارستان به امورات سارا برسم، من هم به سرکار میرفتم.
در نهایت براری قول داد تا روزی که سارا عبدالملکی در ورزش حضور دارد، شرکت سازنده لباسهای لینینگ لباسهای او را تأمین کند. ضمن اینکه وی قول داد به محض پایان المپیک ۲۰۱۶ ریو در صحبت با مسئولان کمیته ملی المپیک پیگیر رفع مشکلات مالی و درمانی این ورزشکار باشد.
این در حالی است که در همان زمانهایی که عبدالملکی روی تخت بیمارستان بود وزارت ورزش خبر از پرداخت هزینههای درمانی این ورزشکار داده بود. در همین زمینه مازیار ناظمی خبر داده بود: سارا عبدالملکی جزئی از خانواده بزرگ ورزش است و وزارتخانه وظیفه خود می داند از قهرمانان خود همه نوع حمایت مادی و معنوی را داشته باشد. مناف هاشمی معاون توسعه منابع و پشتیبانی وزیر ورزش و جوانان اعلام کرد که تمام هزینه های پزشکی و درمان خانم سارا عبدالملکی ملی پوش تیم راگبی را پرداخت می کند. همچنین شهریان معاون امور بانوان هم در نخستین روزهای بستری شدن این بانوی ورزشکار کشورمان در بیمارستان آسیا به عیادت وی رفت و از نزدیک روند درمان عبدالملکی را مورد بررسی قرار داد. در تماسی که امروز با مادر خانم عبدالملکی داشتیم اعلام کردیم به هیچ عنوان نگران هزینه های درمان دخترش نباشد چرا که مهم بازگشت سلامتی و پیوستن دوباره وی به خانواده بزرگ ورزش است. خانواده ورزش بخشی از جامعه فهیم و همدل ایران است که در هر شرایطی حضوری موثر دارد.
حالا مادر سارا نگران است، نگران تأمین هزینههای درمانی دخترش هست و مشخص نیست با وجود اینکه ۶ ماه از این دستور سپری شده، دستور وزارت ورزش برای این پرداختها به کجا رسیده و اصولاً چرا روی هوا مانده و کسی هم پیگیر آن نیست.