به گزارش سایت ورزش بانوان؛ ملیکا سامانیپور بازیکن تکواندو و مربی کاراته بانوان است. وی متولد ۱۳۶۶ و دانشجوی دکترای تربیت بدنی است. او داستان جالبی را روایت میکند از دوران نوجوانیاش که با ستایش علی دایی اسطوره فوتبال ایران شروع شد و همچنان شهریار فوتبال ایران را میستاید. عشق و علاقه به دایی ملیکا سامانیپور را به سمت ورزش سوق داد تا جاییکه موضوع تمام پایان نامههایش علی دایی و برند پوشاک ورزشی او شد.
خبرنگار سایت ورزش بانوان گفتگویی را با ملیکا سامانیپور ترتیب داد که ماحصل صحبتهایش پیش روی شماست:
سامانیپور فعالیتهای ورزشیاش را اینگونه تشریح کرد: در حال حاضر تکواندوکا هستم و اردیبهشت ماه سال جاری هم در این مسابقات نایب قهرمان شدم، قصد دارم مجددا در مسابقات تکواندو قهرمانی کشور شرکت کنم. نسترن ملکی استاد شخصیام در تکواندو است. سال آینده در مسابقات تکواندو بالای ۳۰ سال شرکت خواهم کرد. از دیگر سو مربیگری کاراته را هم انجام میدهم البته پیشتر به عنوان ورزشکار در این رشته فعالیت داشتم. کانون استعدادیابی کاراته بانوان را در کرج راه اندازی کردهام؛ زمان کمی هم تا شروع رسمی فعالیت این مرکز باقی مانده است. سرمربی تیم کاراته دانشگاه آزاد کرج هستم و در این رشته گاهی داوری هم میکنم. ۱۷ سال سابقه فعالیت در کاراته را دارم و تصمیم تیمداری در این رشته در آیندهای نزدیک را در ذهنم میپرورانم.
داستان حمایت علی دایی از این بانوی ورزشکار و ورزش دوست از زبان خودش اینگونه روایت شد: از کودکی عاشق علی دایی بودم. البته خواهرم باعث شد تا علی دایی را بشناسم و هرچه خواهرم بیشتر از افتخارات ورزشی و خصوصیات اخلاقی او برایم میگفت بیشتر مجذوبش میشدم. آن زمان برای باشگاه بانک تجارت تهران توپ میزد. تا اینکه هفته نامه پرسپولیسی فانوس امکانی را فراهم کرد تا هواداران با علی دایی مکالمه کنند. من هم آن زمان یعنی در هشت سالگی با علی دایی صحبت میکردم. مکالمه من با علی دایی ادامه داشت تا اینکه سرش کلی شلوغ شد و به دنبال آن به لیگهای خارجی پیوست.
زمان گذشت و علی دایی در ایران مشغول مربیگری بود و من هم دانشجوی کارشناسی تربیت بدنی بودم. با وی تماس گرفتم و تقاضای دیدار حضوری کردم. تقریبا مرا به یاد میآورد و حاضر به دیدنم شد. چند سال گذشت و نوبت به انجام پایان نامه کارشناسی ارشد رسید. تصمیم گرفتم بر خلاف پایان نامههای تکراری موضوع جدیدی با عنوان برند پوشاک ورزشی علی دایی را انتخاب کنم و از شخص ایشان هم برای تکمیل کردن این تحقیقات کمک بگیرم. با اطرافیان همه میگفتند آقای دایی قبول نمیکند اما از تصمیم برنگشتم.
تماس گرفتم و بعد از اینکه علت تماسم را با ایشان در میان گذاشتم، به آقای دایی گفتم: “همه گفتند شما با من همکاری نمیکنید اما من مطمئن هستم که میپذیرید”. خوشبختانه علی دایی از موضوع پایان نامهام استقبال کرد و قول حمایت داد. به دنبال این جریان علی دایی پرسشنامههای پایان نامه فوق لیسانسم را در تمام نمایندگیهای پوشاک ورزشی دایی توزیع و کمک بزرگی به من کرد.
قطعا با صحبتهای ملیکا سامانیپور ، این سوال برای مخاطبان سایت ورزش بانوان پیش میآید که “با وجود اینکه علی دایی اسطوره ورزشی وی بوده چرا او به سراغ ورزشهای رزمی رفته است؟” ملیکا در این خصوص میگوید: فقط به خاطر علی دایی عاشق فوتبال شدم و تمام بازیهای او را میدیدم. روزنامههایی که نامی از او برده شده بود را میخریدم. اما کوچکتر که بودم یعنی حول و حوش ۵ سال، وقتی فیلمهای بروسلی میدیدم حرکات ورزشی جالبی در تقلید از بازیگران این فیلمها نشان میدادم و مادرم که همواره اصلیترین مشوقم در زندگی بوده و است، استعدادم را در کاراته کشف کرد و مرا به کلاسهای کاراته فرستاد. البته مادرم عاشق ورزشهای رزمی بود و پدرم مخالف این نوع ورزشها البته تا کنون پدر و مادرم هردو بزرگترین مشوقم در همه ابعاد زندگی بودهاند. اما وقتی بزرگ شدم و از علی دایی مشورت خواستم که بین فوتبال و کاراته کدام را انتخاب کنم؟ به من گفت: “اگر من الگوی تو هستم، در کاراته علی دایی شو”.
هرچه بیشتر به ابعاد مختلف زندگی او نگاه میکردم تصمیمم برای الگوبرداری از علی دایی جدیتر میشد. از نظر ورزشی، تحصیلی، اقتصادی و تجارت نیز موفق بود. با شناختی که از علی دایی پیدا کردم، پی بردم، مشوق بسیار خوبی برای جوانان است. الگوی اکثر فوتبالیستهای پرسپولیس علی دایی است. هرجا علی دایی باشد من هم طرفدار همان تیم هستم الان مصرانه سایپا را تشویق میکنم و پرسپولیس هم تیم محبوب من است.